شوک محتوایی عبارتی است که در سالهای اخیر در دنیای دیجیتال مارکتینگ آن را به وفور شنیدهایم و هر چه که صنعت تولید محتوا (در هر حیطهای) رشد میکند، اهمیت آن نیز بیشتر میشود. در این نوشتار میخواهیم به این بپردازیم که شوک محتوایی چیست، چرا رخ میدهد و چگونه میتوان از آن پیشگیری کرد.
تعریف شوک محتوا
شوک محتوا به مرحلهای از تولید محتوا در وب گفته میشود که در آن میزان محتوای تولید شده از حد فراتر رفته و کیفیت و ارتباط آن نیز به همان نسبت کاهش مییابد. به زبان سادهتر میتوان گفت که شوک محتوایی زمانی رخ میدهد که محتوای تولید شده بیشتر از نیاز مصرفکننده باشد. با رشد سایتهایی که اطلاعات غلط منتشر میکنند، تشخیص این که کدام یک از منابع قابل اعتماد هستند نیز سخت میشود. امروزه کاربران بیشتر از هر زمان دیگری از طریق شبکههای اجتماعی به سمت مقالات و نوشتارهایی هدایت میشوند که کمترین ارزش و اعتبار را دارند.
تأثیر شوک محتوا
شوک محتوایی به چند طریق مختلف بر روی کار بازاریابان، برندها و مصرفکنندگان محتوا تأثیر میگذارد. در سال ۲۰۱۸، برند یونیلیور فیسبوک و گوگل را تهدید کرد که اگر کار بیشتری در قبال محتواهای غیر قانونی و افراطی انجام ندهند، تبلیغات خود در این دو غول دنیای اینترنت را متوقف خواهد کرد. این کمپانی معتقد بود که چنین کاری به نفع خود گوگل و فیسبوک نیز هست. یونیلیور و چند برند بزرگ دیگر که به عملکرد گوگل و فیسبوک معترض بودند، معتقد هستند که این دو شرکت به اندازهی کافی به فکر مصرفکنندگان محتوا نیستند و در نتیجه، در حال حاضر اعتماد مردم به شبکههای اجتماعی در پایینترین سطح خود قرار دارد. طبق آمار، ۷۳٪ تبلیغات دیجیتالی آمریکا در سال ۲۰۱۷ متعلق به دو شرکت فیسبوک و گوگل بوده است. بنابراین تهدید به برداشتن تبلیغات از این دو سایت میتواند تأثیرگذار باشد، چرا که سود آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
اما سوال اصلی این است که این اعتراض آنها به حق بوده یا نه؟ که جواب سادهی آن «بله» است. بنابر تحقیقات و نظرسنجیهای انجام شده، اگر تبلیغات یک برند در کنار محتواهای غلط یا سوالبرانگیز قرار بگیرد، ۶۶ درصد از کاربران دیگر به آن برند اعتماد نخواهند کرد و همچنین ۷۵ درصد از کاربران نسبت به رشد محتواهای ناپسند ابراز نگرانی کردهاند. بنابراین ابراز نگرانی برندهای بزرگ از چنین اتفاقی کاملاً منطقی و به حق به نظر میرسد.
تولید محتوا بیشتر از مصرف آن است
امروزه میزان تولید محتوا خیلی بیشتر از مصرف آن است و به عبارت دیگر، عرضهی محتوا از تقاضای آن پیشی گرفته است. بررسیها و آمارها نشان میدهد که این وضعیت با سرعت زیادی در حال بدتر شدن است و در ادامه نیز با این مشکل روبهرو خواهیم بود. این اتفاق مسئله و مشکل بسیار بزرگی برای بازاریابان محتوا به وجود میآورد.
در حال حاضر ۶۰ درصد از محتوای تولید شده در اینترنت نه خوانده میشود و نه دانلود. این آمار به خوبی وضعیت نگرانکنندهی محتوا را نشان میدهد. این پدیده باعث شده تا هزینهی تولید محتوا نیز بالاتر برود، چرا که باید وقت و زمان بیشتری صرف تولید محتوا شود تا بهترین و با کیفیتترین محتوا خلق شود و احتمال موفقیت آن بالا رود. استراتژیهای محتوایی نیز باید مورد بازبینی قرار بگیرند یا اگر هنوز تبیین نشدهاند، این نکته در آنها در نظر گرفته شود که چگونه میتوان با استفاده از راههای جدید و خلاقانه، بازار را به تصرف خود درآورد. ۷۲٪ از بازاریابان محتوا که در سالهای اخیر موفقیتشان رو به افزایش بوده، استراتژی محتوا را مهمترین عامل تأثیرگذار در کار خود دانستهاند. همان طور که مشخص است، سرمایهگذاری در یک استراتژی محتوایی خلاقانه، نه تنها باعث موفقیت شما میشود، بلکه برند شما را از یک باتلاق محتوایی که در اینترنت به وجود آمده نجات میدهد.
آیندهی محتوا
موتورهای جستوجو روزبهروز در حال هوشمندتر شدن هستند و بازاریابان نیز باید خود را با آنها تطبیق دهند. در ادامه چند تغییر مهم که در گوگل به وجود آمده را متذکر میشویم:
- موبایل: بهینهسازی سایتها برای موبایل به یکی از فاکتورهای مهم گوگل تبدیل شده است. به این معنی که وبسایت شما باید بر روی موبایل نیز عملکرد قابل قبولی داشته باشد و تمامی اجزای گرافیکی آن به درستی به نمایش دربیاید.
- شبکههای اجتماعی: شبکههای اجتماعی همچنان در حال رشد هستند و تأثیر آنها بر بازاریابی محتوا غیر قابل انکار است. موفقیت شما در شبکههای اجتماعی نیز بر اساس واکنش کاربران (لایک، کامنت و غیره) مشخص میشود. برای روشن شدن تأثیر آنها باید به این آمار اشاره کنیم که کاربران ده برابر بیشتر احتمال دارد که بر پای ویدئوهای لایو کامنت بگذارند.
- محتوای تولید شده توسط کاربران: این نوع محتوا به یکی از بهترین فرمتهای تبلیغاتی در سالهای اخیر تبدیل شده است. واضحترین تأثیر آن در فروشگاههای آنلاین دیده میشود که در آن کاربران به نظرات دیگر کاربران بیشتر از توضیحات خود سایت اهمیت میدهند. فروشگاههای اینترنتی نیز از نظرات کاربران (چه مثبت و چه منفی) استقبال میکنند و خریداران را تشویق میکنند که برای محصولاتشان نقد بنویسند، چرا که میدانند تولید این نوع محتوا به نفعشان است.