هر روزه حرفهای جدیدی میشنویم در مورد این که پستهای وبلاگ روز به روز طولانیتر میشوند. یا این که برای گرفتن رتبهی بهتر در گوگل، باید پستهای طولانی بنویسید. اما واقعیت این است که مخاطب معمولاً در هنگام جستوجو در گوگل، به دنبال جواب سوالاتش است. سالانه بیش از ۱٫۲ تریلیون سوال از گوگل پرسیده میشود. ما معتقدیم که جواب دادن به این سوالات گوگل است که میتواند رتبهی شما را بالا ببرد. پس نگران تعداد کلماتتان نباشید و پاسخ این سوالات را بدهید!
ارزش پاسخ دادن به سوالات گوگل
پشت هر سوالی که از گوگل پرسیده میشود، احتمالا یک یا چند سوال دیگر نیز وجود دارد. توانایی شما در پاسخ دادن به آن سوالات، میتوانند ارزش بازاریابی محتواییتان را نشان دهد.
خودتان را جای کاربران بگذارید. به عنوان کاربر، ما سوالی را در گوگل تایپ میکنیم یا فقط کلمات کلیدی را تایپ میکنیم و بعد به سراغ صفحه نتایج میرویم. ما این انتظار را داریم که پاسخ سوالمان را پیدا کنیم. شروع میکنیم از ابتدا به دیدن صفحاتی که در نتایج به نمایش درآمده. اگر محتواهای باز شده، جواب سوالمان را ندهد، آن را سریعاً میبندیم و دوباره به صفحه نتایج برمیگردیم. از طرف دیگر، اگر محتوا، جواب سوالمان را بدهد و از آن راضی باشیم، مدت زمان بیشتری را در آن صفحه صرف خواهیم کرد. هر چه سوال پیچیدهتر باشد، طبعاً جواب آن نیز پیچیدهتر است و ما زمان بیشتری را در صفحهی جواب صرف خواهیم کرد. تمام این موارد توسط گوگل ردیابی و اندازهگیری میشود. جای شبههای وجود ندارد که اگر سایت یا محتوای شما در این بخش ضعیف عمل کند، در رتبهی شما تأثیر گذار خواهد بود.
راهنمایی کاربر به سمت مشتری شدن
نکتهی مهم دیگری نیز وجود دارد. هر چه کاربر زمان بیشتری را در وبسایت شما صرف کند، راهنمایی کردن او به سمت قیف بازاریابی سادهتر خواهد شد. تقریباً غیر ممکن است که کاربری که از محتوای شما راضی نیست را بتوان به مشتری تبدیل کرد. پس یکی از مهمترین کارهایی که باید در تولید محتوا انجام دهید، پاسخ دادن به سوالات اساسی کاربران است.
از طرف دیگر، پاسخ دادن به سوالات گوگل که در حیطهی تخصصی مربوط به خودتان است، میتواند تسلط شما را در آن زمینه نشان دهد. که خود تبلیغ بسیار مناسبی برای کسبوکارتان است. به مرور نیز در سایتتان یک اعتبار موضوعی بسیار خوبی شکل میگیرد که باز هم میتواند برای امتیاز و رتبه گوگل مفید باشد.
در نظر داشته باشید که جستوجوی صوتی کمکم دارد جای خودش را در دنیای دیجیتال پیدا میکند. و زمانی که این اتفاق بیفتد، محتواهای شما که به سوالات گوگل پاسخ دادهاند، ارزش بیشتری پیدا خواهند کرد. دلیلش هم این است که در جستوجوی صوتی، در اغلب موارد، سوال مطرح میشود.
چگونه سوالات مهم را پیدا کنیم؟
گاهی اوقات پیدا کردن سوالات و پاسخهای مهم کار آسانی است. این اتفاق زمانی میافتد که بخواهید در حیطهی تخصصی خود مطلبی بنویسید. حداقل برای اولین گامها، میدانید که مهمترین سوالات چه چیزهایی هستند. اما ممکن است به هر دلیلی سوالات مهم را ندانید و یا نتوانید ذهن کاربران را بخوانید. باز هم جای هیچ گونه نگرانی نیست. شما از طریق خود گوگل میتوانید مهمترین سوالات را پیدا کنید. کافی است تا کلمات کلیدی یا سوالات ساده در زمینه مورد نظرتان را در گوگل سرچ کنید. خود گوگل در قسمت «جستوجوهای مرتبط»، سوالات مرتبط را به شما نمایش خواهد داد.
همچنین میتوانید با استفاده از افزونههایی نظیر keyword everywhere که بر روی گوگل کروم، فایرفاکس و واترفاکس نصب میشود، تعداد خیلی بیشتری از کلمات کلیدی و سوالات مرتبط را ببینید.
سوالات ساده را هم جستوجو کنید
پیشنهاد ما این است که حتی زمانی که سوال مورد نظر را میدانید هم آن را یک بار در گوگل جستوجو کنید. از این طریق، شما سوالات فرعی را نیز خواهید فهمید و میتوانید آنها را نیز در همان محتوا یا محتواهای آینده پوشش دهید. مثلاً فرض کنید میخواهید محتوایی بنویسید با عنوان «چگونه کیک بپزیم؟». با جستوجوی این عبارت در گوگل، یکی از سوالات مرتبط که گوگل آن را پیشنهاد میدهد این است: «چگونه بدون فِر کیک بپزیم؟». بدین شکل شما متوجه میشوید که یکی از مشکلات اساسی کاربران، نداشتن فِر است. و میتوانید به سادگی آن را در محتواهای خود پوشش دهید تا اعتبار موضوعیِ قویای در سایتتان شکل بگیرد.
استفاده از قالبهای دیتایی مانند JSON-LD نیز باعث میشود تا گوگل محتوای شما را به شکل خاصی در نتایج نمایش دهد. این همان ویژگی است که وقتی سوالی از گوگل میپرسید، جواب آن به صورت مرحله به مرحله در صفحهی نتایج گوگل نشان داده میشود. البته این ویژگی هنوز در وبسایتهای فارسیزبان جا نیفتاده و در نتایج جستوجوهای فارسی به ندرت دیده میشود.
در آخر باید گفت که اگر از محتواهایتان برای پاسخ دادن به سوالات کاربران استفاده نکنید، رقیبانتان این کار را خواهند کرد و از شما جلو خواهند افتاد. بنابراین باید هر چه زودتر این کار را آغاز کنید و آن را در استراتژی محتوایی خود قرار دهید.